شیرین کاریهای نازنین بانو (سری دوم)
سلام عشق مادر
یک سال و شش روز از میلاد پر طراوت تو گذشت و تو هر روز شیرین تر و با نمک تر می شی بعد از مدتها وقت کردم که به وبلاگت سر بزنم بس که شیطونی وقت واسه آدم باقی نمی مونه ووروجک مامان
واما بعد....
دختر شیرین مامان به راحتی می تونه بایسته و حتی چند قدم راه بره شب تولدت حدود شش قدم راه رفتی بدون اینکه از کسی کمک بگیریکلا خیلی شیرین و جذابی مادر دورت بگرده
واژه های زیادی رو یاد گرفتی و به درک کامل مفهومی رسیدی یعنی کاملا درک می کنی که بهت چی می گیم: بگیر بیار بده بیا برو بلندشو ببر برقص دست بزن حتی سینه زدن رو هم یاد گرفتی که البته این یه مورد رو مادربزرگ من بهت یاد داده اینقدر مهربونی که همه رو می بوسی و وقتی میگیم ببوس لباتو میاری جلو و میگی ب (با فتحه) البته گاز گرفتن رو خوب بلدیا شیطونو فقط گاز گرفتنت نصیب من شده اما بعدش سریع می بوسی منو و بعدش دستتو به نشونه ی گریه می گیری جلو صورتت و اظهار پشیمونی میکنی گل دخترم واژه هایی رو که میگی: بده بدجدیدا بی ادب میگیااا بو یعنی بیا البته اشاره ی دستم به همراهشه کلی حرف پشت سرم هم ردیف می کنی و می خوای جمله بسازی و مثلا واسه مادرت حرف بزنی عسل کوچولویه نمونه ش(بدوبداددوداداومبد) یه شاهکار دیگه هم بلدیااا(دالییییی) اما کامل نمی تونی بگی سرتو خم می کنی و با لبخند و دو تا چشم شیطون میگییی د(با فتحه) انوقته که آدم می خواد بخوردت علاوه بر چشم و گوش تازگیا یاد گرفتی دندون و پا ودستت رو هم نشون میدی عاشق لاک زدنی و خاله ی شیطون برات دست و پاتو لاک می زنه و تو سریع به همه نشون میدی که لاک زدی شونه رو بر می داری و موهاتو شونه میزنی و با آرامش صبر می کنی که من ناخناتوبگیرم بس که تمیزی عسلم عاشق بیرون رفتن و دور زدنی و به محض اینکه می فهمی که قراره بری بیرون با خوشحالی خودتو تکون میدی و بلند بلند میگی (ااااااااااااااااااا)(بازم با فتحه کلا تو عاشق فتحه ای فک کنم) یه شب مونده به تولدت خودت لیوانو گرفتی دستت و آب خوردی ماشالا بزرگ شدی گوگولی مگولی من راستیییییییییییییی قران رو می بوسی و پیشونیتو می ذاری رو مهر و نماز می خونی قربون تو دختر نازم برم که اینقدر ماهیکنترل تلویزیون رو هم به سمت تلویزیون می گیری و مثلا خاموش و روشنش می کنی عاشق زنگ زدنی و هر جا بریم باید شما زنگ بزنی سوار موتر که میشی دیگه کلی حال می کنی و سوار ماشین هم حتما باید پنجره ی سمت شما باز باشه که بیرون رو دید بزنی بس که شیطونیهر کلمه ای رو هم بگیم شما تموم تلاشتو به کار می گیری که تکرارش کنی شبا تا دیر وقت بیداری و دیشب برای اولین بار تا صبح گریه کردی من تا صبح چشم رو هم نذاشتم خدا خیر بده به مامانی که خیلی کمکم کرد
دوتا دندون بالایی هم21 تیر ماه جوونه زد و دخترم حالا 4 تا دندون مرواریدی داره که ایشالا سالم باشن و سفید
یه عادت بد هم یاد گرفتی که امیدوارم فراموشت بشه اونم اینه که مشتاتو محکم می زنی تو سرتخیلی ناراحت می شم با این کارت کاش فراموشت بشه این کارامیدوارم
خلاصه این بود قسمتی از نمک ریختن دختر کوچولوی ما هر چی یادم اومد نوشتم دوباره اگه چیزی به ذهنم رسید اضافه می کنم
این روزها نگرا نم که نکند شیرین زبانی هایت فراموشم شود دلتنگ کودکیت می شوم هر چند هنوز کودکی و در آغوشم جا می شوی ولی دلم برای تمام لحظه های قشنگ کودکیت تنگ می شود تو شیرین ترین بهانه ی زندگی من و پدرت هستی همیشه شیرین باش نازنینم
سالم و مانا باشی
در پناه خدا